دَست نِوِشتهِ هایِ یِک کُنکوری

دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۴۳ ب.ظ

خاطر بارانی ات

یاد آن همه رویا ی بی کام 

دوباره یادم آمد بودنت کنارم 

لحظه ای در کنارم ایستادی 

لحظه ای که تمام لحظه لحظه ی خاطرم از آن لبریز بود 

اما . . .

حیف از آن رویا که تعبیرش همانند خواب زن چپ بود

حیف از آن لحظه که نیامده رفت

که بی شروع پایان یافت

که این "ن" لعنتی از سرآغاز "نشدنش" دست برنداشت



نوشته شده توسط فرزاد
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
آخرین مطالب

خاطر بارانی ات

دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۴۳ ب.ظ

یاد آن همه رویا ی بی کام 

دوباره یادم آمد بودنت کنارم 

لحظه ای در کنارم ایستادی 

لحظه ای که تمام لحظه لحظه ی خاطرم از آن لبریز بود 

اما . . .

حیف از آن رویا که تعبیرش همانند خواب زن چپ بود

حیف از آن لحظه که نیامده رفت

که بی شروع پایان یافت

که این "ن" لعنتی از سرآغاز "نشدنش" دست برنداشت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۱۲
فرزاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی